Wednesday, November 29, 2006

تو پاره اي از خدايي ...


تو فرا تر از جسمت و فراتر از ذهنت، ... آگاهي هستي و آگاهي تو اصل توست. خود حقيقي توست. خود متعالي توست 1. توي لايتناهي است ...
و مقدس است.
آگاهي تو پاره اي از آگاهي همه جهان است ... پاره اي از خداست ... خود خداست. مثل قطره اي از دريا، كه پاره اي از درياست ... خود
. درياست 2
تو پاره اي از خدايي ... و من هم ... و او كه كنار تو نشسته است ... و او كه آن سوي دنياست ... و كهكشاني كه آن سوي كيهان ...
و تو پاره اي از من هستي ... و من پاره اي از تو ... مثل دو قطره از دريا كه هردو دريا هستند. يكي هستند.
جايگاهي را ارج مي نهيم و گرامي مي داريم كه من و تو يكي هستيم ... و خدا ...
برای سه روز آينده:
• فقط براي سه روز با همه هستي يكي شو. همه هستي را پاره اي از وجود خودت ببين.
• فقط براي سه روز خودت را و همه را گرامي بدار، چون پاره اي از خودت، چون قلبت، چون پاره اي از خداوند.
• فقط براي سه روز با هر موجودي كه روبرو مي شوي اين جمله را در ذن تكرار كن: او پاره اي از من است، پاره اي از خداست. و ببين
كه عشق بي قيد و شرط چگونه در وجود تو جاري مي شود.
• با بيان اين نكته براي اطرافيان، آن را در ذهن خود پايدار كن و بخشنده شو تا طبيعت در تو جاري شود

Sunday, November 26, 2006

از بدن خود سم زدايي كن


وجود تو پر از سمومي است كه در طول زندگي جسم، ذهن، و روان تو را پر كرده اند. مواد غذايي ناسازگار كه بدن ما توان تجزيه يا دفع آنها را
نداشته است، افكار بد، تصاوير بد، خاطرات بد، كينه ها، حسادت ها، قضاوت ها، نگراني ها، خود خوري ها، صدماتي كه به دنيايي كه در آن
هستي وارد كرده اي، به خودت، به ديگران، ... 1 اين همه هنوز و هميشه با تو هستند و هريك پاره اي از وجود تو را به خود مشغول داشته اند
چنان كه ديگر چيزي براي خودت باقي نمي ماند و براي اينكه همه ي خودت را دوباره به اختيار بگيري لازم است اين سموم را از جسم و
ذهنت خارج كني.
روش هاي سم زدايي به طور كلي به دو دسته تقسيم مي شوند؛ روش هاي فيزيكي كه جسم تو را پاك مي كنند و روش هاي متافيزيكي كه از
ابعاد ديگر وجود تو سم زدايي مي كنند.
در روش هاي فيزيكي از روزه هاي مختلف، تمرينات تنفسي، داروها و روغن هاي گياهي، ماساژ، كيت هاي پاك سازي روده، كبد و ... استفاده
مي شود و طب سنتي هند، آيورودا، جامع ترين روش هاي پاكسازي (پانچاكارما) را ارائه كرده است.
فرا درماني و ،TM ، اما در روش هاي متافيزيكي بر اصلاح وضعيت انرژي و اصلاح روش زندگي (تزكيه) تاكيد مي شود. ريكي، فالون دافا
هوميوپاتي از روش هاي موفق در اين زمينه هستند.
اما قبل از هر چيز تهيه گزارش از وضعيت هاله انرژي ات مي تواند اطلاعات جامعي از وضعيت سلامت تو ارائه كند و علاوه بر اين مسير
حركت هاي بعدي تو را روشن مي كند. شايد اين اولين قدم باشد براي اين كه خودت را بهتر بشناسي.
.
برای سه روز آينده:
• فقط براي سه روز در گذشته خود تامل كن. ببين بيماري هايي كه از مدت ها قبل همراه تو بوده اند، از چه تاريخ و با چه اتفاقي يا
چه دوره اي از زندگي تو شروع شده اند. ببين در آن زمان از نظر روحي چه تاثيراتي را تجربه كرده اي.
• بررسي كن كه چگونه مي تواني از اين بيماري هاي روحي و جسمي با روشي اصولي و بنيادي رها شوي.

Monday, November 20, 2006

جهان تحت تاثير افكار توست


افكار و كلمات تو دنياي درون و بيرون تو را تغيير مي دهند. يك فكر باعث ترشح مواد شيميايي گوناگوني در مغز مي شوند كه تمام سلول هاي
مغز تو مي توانند معناي آن را درك كنند. و اين مواد زبان سلول هاي مغز تو براي صحبت با يكديگر است. همه سلول هاي ديگر بدن تو هم
گيرنده هايي دارند كه مفهوم اين زبان را درك مي كنند ... درست است، يك فكر مي تواند توسط تمام سلول هاي بدن تو درك شود. جالب اين
كه سلول هاي همه اعضاي تو مي توانند اين تركيبات را ايجاد كنند، و اين يعني مي توانند فكر كنند و اين فكر توسط همه اعضاي ديگر درك
مي شود. احساساتي كه به دل و قلبت نسبت مي دهي نمونه اي از آنند و بسيار هم دقيقند چرا كه اعضا هنوز آنقدر پيچيده نشده اند كه شك
كنند. 1
دكتر موسورو ايموتو از سال ها پيش مشغول تحقيقات بسيار جالبي بوده است كه تاثير افكار ما بر ساختار ملكولي آب را ثابت مي كند. او يك
ظرف آب را مدتي تحت تاثير افكار و كلمات مختلف قرار مي دهد و سپس يك قطره از آن را منجمد مي كند. تغييراتي كه در ساختار مولكولي
آب اتفاق افتاده است تعيين كننده شكل بلور يخ خواهد بود 2. ... و اين پيام آب است براي تو ...



وقتي يك فكر مي تواند چنين تاثير شگرفي روي ملكول هاي آب داشته باشد، تصور كن با زميني كه 75 % آن اقيانوس است چه مي جسم تو كند!
و با
جسم تو كه اقيا نوسي در درون دارد ..
برای سه روز آينده:
فقط براي سه روز با آگاهي بيشتري شاهد افكاري كه از ذهن تو مي گذرند باش.
رابطه افكارت را با رويداد هاي زندگي ات كشف كن ... با آدم هايي كه به زندگي ات جذب شده اند.
. فقط براي سه روز سپاس گزار باش، به خاطر همه آنچه كه طبيعت به تو داده است.
با بيان اين نكته براي اطرافيان، آن را در ذهن خود پايدار كن و بخشنده شو تا طبيعت در تو جاري شود.

..

Tuesday, November 14, 2006

از شعور كيهاني ... تا بيماري هاي تو


آنجا كه يك ذره بتواند با اطلاعات جديد، خود را به روز كند، شعور آغاز مي شود و اين اتفاقي است كه در همه ذرات جهان جاري است. تبادل
اطلاعات بين ذرات در سراسر كيهان، بانكي از آگاهي همه ذرات جهان ايجاد مي كند كه شعور كيهاني نام گرفته است. شعوري كه اطلاعات
ناخودآگاه انسان ها را نيز از ازل تا ابد در خود دارد. و تو هم مي تواني در آرامش و از طريق ناخودآگاه خود با اين شعور كيهاني ارتباط برقرار
كني.
پس از تئوري كوانتوم، دانشمندان، اساس همه جهان را انرژي مي شناسند. همه كائنات جلوه هاي مختلفي از نوع مشخصي از انرژي هستند كه
كه به انرژي كيهاني شناخته مي شود. سنگ و فلز گونه هاي فشرده و افكار و احساسات تو گونه هاي رقيق اين انرژي هستند. پس اصل و
اساس همه ذرات جهان يكي است و همين است كه گياه اطاقت با تو و با موسيقي ارتباط برقرار مي كند و افكار تو را از آن سوي دنيا مي
خوانند و وقتي گياه تو را دعا مي كنند سرعت رشدش بيشتر مي شود.
بر اين اساس هر ذره در هماهنگي بسيار عميق و دقيق با كيهان، پديده هاي كيهاني و ساير كائنات است. اين هماهنگي از يكي بودن همه
ذرات كيهان منشا مي گيرد. از اين روست كه هرگاه در ارتباط و هماهنگي يك ذره با كيهان اختلال ايجاد شود، اين ذره بيمار مي شود و
بيماري هم پديد نمي آيد مگر آنكه يك ذره ارتباط و هماهنگي خود را با كيهان از دست بدهد. و هرگاه پديده ديگري اين اختلال را بر طرف
. كند، ذره هماهنگي خود را با كيهان باز مي يابد و ديگر اثري از بيماري نخواهد بود 1
همين است كه در طب سنتي هند، آيورودا، هميشه به جاي مبارزه با بيماري، سعي مي شود اين هماهنگي به بدن يا عضو بيمار ياد آوري و
بازگردانده شود 2. در سبك هاي مختلف انرژي درماني نيز بيماري ها را انرژي هاي غيرارگانيك و ناهماهنگ با شعور كيهان مي شناسند و با
بازكردن كانال هاي انرژي و رفع اختلالات موجود در جريان انرژي بدن، جريان انرژي پاك و الهي اصلاح شده و بدن انرژي يا نيروي حياتي از
دست رفته خود را دوباره باز مي يابد 3. با حصول اين انرژي، بدن مي تواند خود را ترميم كند. افزايش انرژي پاك و الهي در بدن روزگار را بر
نيروهاي غيرارگانيك سخت مي كند چنانكه اين محيط پاك را تاب نمي آورند و جسم تو را ترك مي كنند 4. در هوميوپاتي درمان با افزايش
نيروي حياتي بدن صورت مي گيرد، در درمان با انرژي، انرژي موجود در بدن را افزايش مي دهند و در فرادرماني با برقراري ارتباط بيمار با
شعور كيهان، اين هماهنگي به او باز مي گردد.
برای سه روز آينده:
• فقط براي سه روز بيماري هايت را در ذهن و جسم، انرژي هاي نا هماهنگ با شعور كيهان ببين
• با بيان اين نكته براي اطرافيان، آن را در ذهن خود پايدار كن و بخشنده شو تا طبيعت در تو جاري شود.

Sunday, November 12, 2006

يك مهمان ناخوانده


كه رقيب اصلي آن باكتري اسيدوفيلوس است. حتي يك عدد آنتي (Candida) اين مهمان ناخوانده يك قارچي مزاحم است به نام كانديدا
بيوتيك هم مي تواند با كاهش جدي در تعداد اسيدوفيلوس، توازن اين باكتري و قارچ كانديدا را در بدن تو از تعادل خارج كند 1. باز گرداندن اين
تعادل به بدن كار ساده اي نيست. بايد بدنت را از قارچ كانديدا پاك كرده و مقدار زيادي اسيدوفيلوس جايگزين كني. در غير اين صورت افزايش
كانديدا در بدن تو ادامه يافته و به سيستمي شدن كانديدا مي انجامد.
برخي بيماري هاي مزمن كه ناشي از اين عدم تعادل اند عبارتند از اسهال، يبوست، زخم ها و تورم هاي معده و روده، عفونت هاي مزمن محيط
هاي مخاطي و سيستم تناسلي خصوصا در بانوان، افزايش وزن، كاهش متابوليسم، اختلال غدد درون ريز، ضعف سيستم ايمني، دردهاي
عضلاني، برفك، خارش، تغيير خلق، سردرد، كوفتگي و كرخي.
منبع مهم اسيدوفيلوس ماست محلي است كه پاستوريزه نشده باشد، و مهم ترين پاك كننده هاي كانديدا، سركه سيب محلي، زرشك و
. تمشك، پوست تنه و ريشه زرشك و تمشك و نيز آب و ميوه زرشك و تمشك است 2
برای سه روز آينده:
• علاوه بر ماست محلي كه به رژيم خانواده اضافه كرده اي، سركه سيب و زرشك را هم اضافه كن. با استفاده از سركه سيب طبيعي
همراه با چند داروي گياهي مفيد ديگر مثل زنجبيل، بذر شنبليله، بذر رازيانه، زرشك و زيره به همراه روغن هاي گياهي مفيد مثل
روغن زيتون، مي تواني سس سالاد بسيار مفيد و خوش طعم درست كنيد.
• با بيان اين نكته براي اطرافيان، آن را در ذهن خود پايدار كن و بخشنده شو تا طبيعت در تو جاري شود.

Thursday, November 09, 2006

چاي سبز بنوش


چاي سبز آنتي اكسيدان قوي است و آنتي اكسيدان موجود در آن 2 برابر شراب است. تفاوت عمده آن با چاي سياه در نحوه فرآوري است. در
چاي سياه با روش تخمير آماده مي شود و آنتي اكسيدان از بين مي رود ولي در چاي سبز از روش تبخير استفاده مي شود كه مانع از اين اتفاق
مي شود.
بالا بودن آنتي اكسيدان موجود در چاي سبز و خصوصيات ديگر آن موجب مي شود تاثيرات قابل توجهي بر سلامت انسان داشته باشد كه از آن
جمله اند؛
• تقويت سيستم ايمني،
• ترميم جداره رگ ها و ممانعت از چسبيدن كلسترول يا لخته خون به ديواره رگ ها،
• رفع گرفتگي عروق به واسطه خواص آنتي پلاكي و كاهش قابل توجه در احتمال بروز سكته هاي قلبي و مغزي
• افزايش ادراك و بهبود عملكرد مغز،
،MS • ممانعت از تخريب عصبي توسط بيماري هايي مثل آلزايمر و
• ممانعت و درمان سرطان،
• كاهش ميزان كلسترول و افزايش نسبت كلسترول خوب به بد،
• درمان آرتروز،
• درمان عفونت ها به واسطه خواص آنتي باكتريايي،
• افزايش متابوليسم از طريق كمك به اكسيداسيون چربي و تبديل آن به انرژي كه نهايتا موجب كاهش وزن اضافي بدن مي شود،
• آنتي باكتري بدون صدمه زدن به باكتري هاي مفيد
• ممانعت از پوسيدگي و پلاك دندان به واسطه خواص آنتي باكتريايي،
• ممانعت از تخريب غشاي سلولي از طريق خنثي كردن راديكال هاي آزاد،
،T به سلول هاي HIV • ممانعت از حمله
• درمان بري بري،
• بهبود عملكرد كليه و مجاري ادرار،
خصوصيت آنتي پلاكي چاي سبز شايد مهم ترين خصوصيت آن باشد. روغن هيدروژنه، لبنيات پاستوريزه و كلر موجود در آب لوله كشي ديواره
رگ ها را خراش مي دهند و باعث مي شوند كلسترول و لخته خون به ديواره رگ ها بچسبد كه بعدها باعث بيماري هاي عروقي مثل گرفتگي
عروق، سكته هاي قلبي و مغزي و فشار خون مي شود. پزشكان وقتي متوجه اين عارضه مي شوند كه گرفتگي عروق به حد بروز مشكل رسيده
است در حالي كه اين مشكل از 30 تا 40 سال پيش شروع شده است.
محل ديگر تشكيل پلاك ها روده ها هستند. آلودگي هاي فوق باعث چسبيدن رشته هاي پروتئيني به جداره روده ها نيز مي شوند، پلاك ايجاد
كه اختلال حركتي روده است ظاهر مي شوند. پلاك موجود در IBS مي كنند و در دراز مدت به صورت علايمي مثل يبوست يا اسهال مزمن يا
روده ها مانع از تماس مواد غذايي با ديواره روده ها شده، جذب را مختل مي كند، موجب كمبود ويتامين ها و مواد معدني و نهايتا سوء تغذيه
مي شود. و همين است كه اختلالات دستگاه گوارش مادر بيماري هاست.
با وجود آلودگي هاي موجود، تقريبا همه ما با اين عارضه ها درگيريم و مصرف چنين آنتي پلاكي كه مي توان آن را به عنوان جايگزين چاي به
راحتي و به صورت مداوم مصرف كرد مي تواند بسياري عوارض احتمالي را مانع شود.

Wednesday, November 08, 2006

حقايق پنهاني هم هست كه تو نمي داني


مشكلات زندگي را به صورت يك عادت پذيرفته اي. بر اين باوري كه در دنياي امروز كاملا طبيعي است كه دچار چنين مشكلاتي باشي،
طبيعي است كه غمگين باشي، عصباني باشي و پريشان باشي. فكر مي كني براي همه همين است و همه در اين جور مواقع هيمن قدر پريشان
مي شوند. وقتي عزيزي را از دست مي دهي تا مدتها غمگين و پريشان هستي و گمان مي كني كه طبيعي است. ... اين پريشاني ها همان
تاثيري را بر وجود تو مي گذارد كه مواد و سموم شيميايي. استرس و پريشاني همه تعادلات وجودي تو را بر هم مي زند.
حقايقي در اين جهان وجود دارد (و تو مي پنداري مي داني) كه با آگاهي از آنها، همه آنچه موجب غم، پريشاني و خشم مي شده است، از
زندگي تو رخت بر مي بندد ... مي تواني تصور كني؟...
گمان مي كني كه همه در روابط مشكل دارند، همه با پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، فرزندان، همسر، خانواده همسر، همكاران، كارمندان
و مديران ارشد مشكل دارند. و اين بي نهايت عادي به نظر مي رسد. عادت كرده اي كه رنج ببري و زندگي نكني. و فكر مي كني كه اين همه
طبيعي و عادي است.
اما اين فقط ظاهر قضيه است فقط يك فريب بزرگ است. زير همين آسمان و در شرايط كاملا برابر، كساني هم هستند كه با همان شرايط در
نهايت آرامش و شادي درون زندگي مي كنند و كليد اين شادي و آرامش از همان حقايقي است كه تو فكر مي كني مي داني ... و فكر مي كني
اگر حقيقتي هم باشد كه نمي داني، دور است و چندان هم دست يافتني نيست ... فريب بزرگ. و غافلي كه در گوشه و كنار، دور از چشم تو،
خيلي ها خيلي چيزها در گوش هم نجوا مي كنند كه يك جمله اش در يك لحظه مي تواند پريشاني هاي بي پايان تو را به پروازي آرام و
شادمانه بدل كند و همه نفرت هايت را به عشق ... و من در گوش تو خواهم گفت ...
به خاطر داشته باش كه همه پريشاني هاي تو فقط و فقط وقتي آغاز مي شوند كه فراموش مي كني لايتناهي هستي و تو تنها وقتي سقوط مي
كني كه از ابديت خود ... اصل خود ... از توي لايتناهي ... از من ... دور شوي ... و آنچه تو را به سعادت مي رساند بازگشت تو به اصل خويش
است.

Tuesday, November 07, 2006

تو ... مقدس، ابدي و لايتناهي

ديدي كه هر اتفاق خوبي تنها نتيجه قلبي پاك بوده است ... و خواهد بود ... و قلبت را پاك كردي ... و ساده تر شدي ... و
سادگي يعني رهايي ... و همين است كه اينجايي و هنوز مشتاقي ... و حالا مي شنوي ... صداي خود ابدي ات را كه از دروني ترين لايه هاي
وجودت با تو حرف مي زند ... من جانم و آگاهي ... تو جسمي و ذهن ... و من اصل تو ام، خود متعالي تو، خود لايتناهي تو ... توي بي نهايت ...
توي مقدس ...
وقتي فراموشم مي كني ... و فراموش مي كني كه اين زندگي تنها يك تجربه كوچك در ابديت توست ... سقوط مي كني ... و همين است كه جامعه
بشري ... همه بشر امروز، در سراشيبي سقوط است ... و همين است كه ارزش هاي امروز، همه بي ارزشي است. و تو تنها وقتي نجات مي يابي كه مرا
دوباره پيدا كني، ... خود لايتناهي ات را ... اصل ات را ... و همين است كه تو هر چند موفق، هنوز در درون، به دنبال چيزي مي گردي، هنوز به آرامش نمي
رسي، هنوز يك چيزي كم است، ... و آن ... قداست تو ... ابديت تو ... اصل توست
بيا اين ديدار را گرامي بداريم، ... اين دم را كه براي همه پيش نمي آيد ... و چه مي شد اگر پيش مي آمد ... بيا بيشتر آشنا شويم؛ حكايت من و تو
كه حكايت جان است و جسم ... و من كه از ازل بوده ام اين بار در تو تجلي يافتم، خيلي پيش از تولد، ... پيش از جنين ... پيش از تصميم ... و تو از من
زاده شدي ... از سكوت ... از ابديت ... از قداست ... من آگاهي ام، تو جسم بودي و ذهن ... تا اينكه آمدي ... جنين ... نوزاد ... و آگاه بودي و ساده، جز
شادي و رهايي نمي شناختي و لحظه ها را يكي يكي زندگي مي كردي ... سكوت بودي ... و در گفتگويي آرام با من ... تا نفس پيدا شد تا مشغولت كند، تا
در شلوغي انديشه ات صدايي از من نشنوي ...
... نفس، خشم را به تو آموخت، كينه را، حسد را، اندوه را، قالب را، تا گفتگوهاي دروني تو را ... ذهن تو را ... آشفته كرد ... و ناپاكي ها ... كه از طبيعت
نبودند ... از خدا نبودند ... و جسم تو آنها را نمي شناخت به اين آشفتگي دامن زدند ... تصاوير آلوده، افكار آلوده، صداهاي آلوده، گفتار آلوده و غذا هاي
آلوده، جسم و ذهن تو را پريشان كردند و قيل و قال نفس را بيشتر و بيشتر ... تا سكوت را از تو گرفتند ... و سكوت زبان گفتگوي من بود با تو ... و من
آرام آرام فراموش شدم ... و تو حتي فراموش كردي كه لايتناهي هستي، مقدسي، ابدي هستي ... و زميني شدي ... و سقوط كردي؛ دست و پا زدن هاي بي
نتيجه، روابط آزرده، تحقيرها، خشم ها، كينه ها، حسادت ها، پريشاني ها، بيشتر خواهي ها، فرافكني ها ... و مشكلاتي كه به آنها عادت كرده بودي و فكر
مي كردي كه زندگي همين است، براي همه تلخ است، همه حقيقت همين است ... زمين ... و زندگي زميني ... و غافل بودي كه آرامش و سعادت چنان به
تو نزديك است ... كه در توست ... در ذره ذره تو ... من ...
... و من آنقدر فراموش شدم كه حتي نمي پذيري كه زماني بوده ام ... چنان كه آمدند و گفتند و گوش نكردي ... اما چه باك كه حالا سكوت كرده اي ...
كه بشنوي ... و مرا تجربه كني ... و سعادت را ... و اين بي شك بزرگترين اتفاق زندگي توست ... همان كه هميشه در انتظارش بوده اي ...
... همه آنچه تو را به سعادت مي رساند بازگشت تو به اصل خويش است ... بازگشت به من ... توي لايتناهي ... خود مقدس تو
... و تو تنها در سكوت و آرامش است كه مي تواني به من باز گردي ... وقتي نفس را و گفتگوهاي دروني ات را آرام مي كني.

هرگاه با مشكلي مواجه مي شوي به من بازگرد ... به درون ... و به خاطر بياور كه تو موجودي الهي هستي و همه اين زندگي تنها يك
تجربه كوچك فيزيكي است در زندگي ابدي و مقدس تو، تجربه اي كه بارها و بارها تكرار مي شود ... و به خاطر داشته باش ... تو لايتناهي هستي ...

Monday, November 06, 2006

داروهاي شيميايي اضافي حذف


داروهاي شيميايي بيشترين مقدار سموم را در بدن تو تشكيل مي دهند 1. تفاوت آنها با داروهاي گياهي در اين است كه داروهاي شيميايي كه
معمولا با مشكلات تو برخورد بسيار سطحي دارند، اگر يك مشكل را حل كنند مشكلات متعدد ديگري ايجاد مي كنند كه به مراتب از مشكل
اول حاد ترند. وقتي براي بي خوابي قرص خواب آور مي خوري علت بي خوابي رفع نمي شود و همين است كه علامت (سردرد) كه نشانه عدم
تعادل داخلي است دوباره بر مي گردد 2. در روش هاي جايگزين، علاوه بر درمان بيماري اصلي بدون هرگونه عوارض، بسياري مشكلات و عدم
تعادل هاي ديگر نيز بر طرف مي شوند.
توجه كن و ببين كه منشا بيماري معمولا در محل بيماري نيست. منشاء زخم معده در معده نيست، عدم تعادلي است كه آن را موجب شده
است. و منشا سردرد ميگرني هم در سر نيست. حال آن كه پزشك براي سردرد تو مسكن تجويز مي كند، اما سردرد پس از مدتي دوباره برمي
گردد. پس مسكن چه چيزي را برطرف مي كند؟ علت بيماري را يا اثر بيماري را؟ اثر بيماري مهم ترين نشانه بيماري يا ناهماهنگي در بدن
است كه وقتي از بين مي رود تو رد بيماري را گم مي كني در حالي كه بيماري به كار خود مشغول است، و همين است كه بيماري عميق تر
. شده و دوباره باز مي گردد. شايد با چهره اي ديگر 3
هميشه براي رفع بيماري دنبال علت آن بگرد. مثل سرماخوردگي كه مي گيري و بيماري قلبي كه توسعه مي دهي:
كه ناشي از عدم تعادل تجمع سم، عدم جذب مواد مورد نياز يا كاهش انرژي و نيروي 􀃅 ضعف سيستم ايمني است 􀃅 علت سرماخوردگي
حياتي است.
كه ناشي از تجمع سم، عدم جذب مواد مورد نياز يا كاهش انرژي و نيروي حياتي است 􀃅 عدم تعادل است 􀃅 علت بيماري قلبي

Sunday, November 05, 2006

تركيبات شيميايي، جسم و ذهن تو را آزرده مي كنند


آلودگي ها؛ آنچه كه از طبيعت نيست، خدايي نيست ... تو را پريشان مي كنند و در اين پريشاني جسم تو نمي تواند معبد آرامي براي روح تو
باشد. اين پريشاني خلاقيت و آرامش را از تو مي گيرد و از آنجا كه جسم تو نمي تواند در اين پريشاني خود را پاك سازي و ترميم كند
فرسودگي آغاز مي شود و از مدتي بعد ... بيماري ها يكي پس از ديگري از راه مي رسند. اين آلودگي ها از طريق دهان، پوست، چشم، گوش،
افكار، گفتار و ميدان هاي الكترومگنتيك اطراف بدن تو وارد مي شوند اما تركيبات شيميايي از همه اينها مهم ترند.
مواد شيميايي در بدن تو به درستي جذب يا تجزيه نشده و به سمومي خطرناك بدل مي شوند. ورود اين مواد به بدن تو مي تواند وضعيت و
تعادلات انرژي تو را بر هم بزند اختلالات هورموني ايجاد كند و جسم و ذهن و روان را از تعادل خارج كند. داروها نيز مواد شيميايي به شمار
مي روند و از آنجا كه به غلط به آنها اعتماد مي كني از سموم ديگر خطرناك ترند. داروها بيشترين ميزان سموم موجود در بدن تو را تشكيل مي
دهند. و همين است كه هميشه آنها كه به داروها اعتماد نمي كنند از ديگران سالم ترند و به ندرت بيمار مي شوند.
محصولاتي كه در سوپرماركت ها و رستوران ها به فروش مي رسند نيز دومين منبع آلودگي اند. اين محصولات را به منظور 1- پيش گيري از
فساد 2- ايجاد طعم و مزه 3- چاق كردن 4- ايجاد اعتياد 5- گرسنه تر كردن، به مواد شيميايي خطرناكي آلوده مي كنند كه موجب دو اتفاق
مي شود 1- سيستم ايمني تو را تضعيف مي كند 2- بدن تو را از قليايي كه هيچ بيماري اي در آن باقي نمي ماند به اسيدي مي برد كه محيط
مناسبي است براي بيماري هايي نظير سرطان، بيماري هاي قلب و عروق و ديابت.
هميشه فهرست تركيبات را بخوان و از مارك هاي معروف بترس، توليد كننده هاي بزرگ بيشتر از ديگران نگران فاسد شدن محصولاتشان
هستند، آزمايشگاه هاي پيشرفته تري دارند و آن قدر ثروتمندند كه مي توانند با هر مانعي وارد معامله شوند. محصولات آنها معمولا پر است از
سموم خطرناك شيميايي.

Saturday, November 04, 2006

هر سال يك بدن نو و تازه


قديمي ترين سلول هاي بدن تو يك ساله هستند. هرسال 98 % از ملكول هاي بدن تو تجديد مي شوند ... اما بعضي از بيماري ها هنوز هم از
تو سال گذشته با تو نبوده اند چه چيزي باعث مي شود كه بيماري با تو DNA سال هاي گذشته با تو هستند. در حالي كه حتي ملكول هاي
بماند؟ پاسخ در حافظه است، تنها حافظه است كه مي ماند. بدنت را مثل گذشته بد مي سازي چون فكر مي كني اين ساختمان را فقط مي
تواني مثل گذشته كج بسازي.
ذهن آرام مي تواند اين همه را تغيير بدهد. اما او خود چنان به افكار بي ارزش مشغول است كه فرصتي براي آرامش نمي ماند. يك انسان
معمولي در هر روز 60,000 فكر را از ذهن مي گذراند كه 95 % از اين افكار تكراري و بيهوده استذهن آرام تو را به سكوت مي رساند ... به
همان جايي كه افكار تو از آن متولد مي شوند، جسم تو از آن متولد مي شود و دنياي پيرامون تو ... . ذهن آرام مي تواند بر حافظه اثر بگذارد،
. آن را اصلاح كند و همه چيز را تغيير بدهد 1
مراقبه (مديتيشن) مي تواند آرامش و سكوت را به تو بازگرداند و تو را به ذهن آرام نزديك تر كند. نفس هميشه تو را به حرف مي كشد، حال
آنكه خود متعالي تو به دنبال آرامش و سكوت است 2. مديتيشن به افكار تو فرصت آزاد شدن مي دهد و در نهايت، نفس تو را به سكوت وا مي
دارد. آنگاه ذهن آرام مي گيرد و به آگاهي دست مي يابد. سكوت، زبان طبيعت است، زبان حقيقت است، زبان خلقت است، زبان من است، زبان
خداست ... زبان توي لايتناهي است ... و همين است كه در مراقبه همه حقايق جهان بر تو آشكار مي شود ... و همين است كه همه آنها كه
توانسته اند تاثير قابل توجهي بر زندگي بشر داشته باشند، موسي، محمد، بودا، مسيح، انيشتين، جان گري، ديپاك چوپرا و ديگران همه در مراقبه
به حقيقت رسيده اند.
مراقبه تمام پارامترهاي پيري را كند، متوقف و پس از مدتي به عقب باز مي گرداند، جسم و ذهن تو را به تعادل باز مي گرداند و حتي بر محيط
پيرامون تو اثر مي گذارد ... و حتي بر طبيعت ...

Friday, November 03, 2006

جهان مادي تو چيزي جز انرژي و شعور نيست


دنياي مادي ات را به ملكول و اتم مي شناسي ... اما چه تصوري از يك اتم داري؟ يك پرتقال را در نظر بگير، فكر مي كني چه قدر از آن را
ماده تشكيل داده است؟ فكر مي كني اتم يك پرتقال چه قدر است؟ ... براي اين كه تصويري از ماده آن داشته باشي پرتقال را به اندازه كره
زمين بزرگ كن، آنوقت اتم آن تنها به اندازه يك حبه انگور است و هنوز هيچ اثري از هسته اتم نيست. اما اگر اين حبه انگور را به اندازه يك
استاديوم بزرگ كني، هسته اتم را كه به اندازه يك لوبيا مي شود شايد بتواني پيدا كني ... الكترون كه به اندازه يك دانه شن است با سرعتي
نزديك به نور به دور استاديوم مي چرخد ... باقي فضاي خالي است و اين ماهيت واقعي پرتقال است 1 ... و ماهيت واقعي دنياي مادي تو ...
فضاي خالي ...
99 % حجم آن فضاي خالي است و باقي هسته اتم. بعد از فيزيك كوانتوم انسان توانست درون هسته / وقتي به درون يك اتم نگاه مي كني 999
99 % از حجم هسته اتم هم فضاست و باقي ذرات ديگر درون هسته اي. پس در حقيقت همه آنچه تو / اتم را هم بشناسد و متوجه شد كه 999
هم كه در سال هاي اخير مطرح شد به اين نتيجه رسيد (String) به عنوان جهان مادي مي شناسي فضاي خالي است. بعد از تئوري رشته اي
كه درون ذرات درون هسته اي هم چيزي نمي تواند باشد جز يك رشته انرژي خطي يا حلقه اي كه شكل موج آن، اطلاعات اين ذره و تعيين
كننده نوع اتم خواهد بود (چوب، فلز، و ...) 2. اين همه آن چيزي است كه به جهان مادي مي شناسي ... انرژي و اطلاعات ... و شعور آنجا آغاز
مي شود كه رشته هاي انرژي در ذرات درون هسته اي از عوامل خارجي تاثير مي گيرند و خود را به روز مي كنند. و همين است كه ذره ذره
وجود تو با بويي خوش مشعوف مي شود، يا گياه اطاقت با اندوهي كه تو در دل داري پژمرده مي شود. در حقيقت ملكول هاي يك جسم تحت
. تاثير ملكول هاي جسم ديگري خود را به روز مي كنند 3
شگفت انگيزتر اين كه آنچه شخصيت و هويت اشيا را تعيين مي كند جور شعور و آگاهي ذرات آن است. آزمايشات نشان داده است كه اگر به
يك قطعه فلز ضربه اي بسيار سخت وارد كني اين آگاهي براي مدتي مختل مي شود و قطعه به بيهوشي مي رسد ... فلز هويت و شخصيت
خود را از دست مي دهد و به حالت مايع مي رود. و وقتي ملكول ها اين آگاهي را دوباره باز مي يابند چنان در كنار هم قرار مي گيرند كه همان
ضربه ديگر كمترين تاثيري روي آنها ندارد.
... دنياي مادي تو چيزي نيست جز انرژي و شعور ... چيزي نيست جز فكر ... جز آگاهي ... و در جهاني كه همه فكر است، تو پاره اي از شعور
كل هستي و شعور كل پاره اي از توي لايتناهي.

Thursday, November 02, 2006

تو جسم ات نيستي


مطالعات و تحقيقاتي كه با استفاده از ايزوتوپ هاي راديو اكتيو روي بدن انسان انجام شده نشان مي دهد كه 98 % از تمام اتم هاي بدن تو در كمتر از يك
سال با اتم هاي جديد جايگزين مي شوند و اين بدين معني است كه تو مرتبا بدنت را باز سازي مي كني.
هر شش هفته يك كبد جديد
هر سه ماه يك اسكلت جديد
هر پنج روز يك معده جديد
هر ماه پوست جديد
تو كه حافظه ميلياردها سال تكامل بشر را با خود دارد حتي شش هفته DNA حتي سلول هاي مغزت كه با آنها فكر مي كني سال پيش با تو نبوده اند و
هم عمر ندارد. ... پس تو كجا هستي؟ پس آنچه كه تو از خودت مي شناسي كجاست؟ نمي تواني فكر كني كه تو بدن فيزيكي ات هستي. كدام بدن
فيزيكي؟ مدل 1999 يا مدل 2005 يا مدل سه ماه پيش؟ اعضاي بدن فيزيكي تو هميشه با اعضاي جديد عوض مي شوند ... ولي تو هماني ... پس حقيقت
عميق تري وجود دارد و اين حقيقت بنيادي همان است كه مي خواهي بشناسي، و همان است كه ذهن و جسم تو از آن متولد مي شود. پيشتر تو را افكارت
مي دانستند، اما حالا تو را ناظر بر افكارت مي دانند. افكار تو در ذهنت متولد مي شوند اما تو ذهنت هم نيستي، تو دارنده ذهني، تو ناظري بر ذهن، تو
آگاهي هستي.
تا همين اواخر ذهن تو را محدود به جسمت مي دانستند، اما امروز قلمرو آن را گستره كيهان مي دانند ... تو در همه كيهان جاري هستي ... و همين است
كه فكر تو را از دورترين نقاط مي توان خواند. تو موجي ... كه در همه كيهان جاري است و جسم تو تنها يك گيرنده است كه امروز روي تو كوك است ...
و هرگاه كارش را به انجام مي رساند خاموش مي شود ... تو از آن جدا مي شوي، اما مي ماني و گيرنده ديگري را برمي گزيني ... و تا نميري متولد نمي
شوي ... پي در پي ... و تو هماني كه مي ماني ... همان موج ابدي و لايتناهي ... همان اصل ...
تو جسمت نيستي، دارنده جسمي ... تو فكرت نيستي، فكر كننده هم نيستي، تو آني كه بر فكر كننده ناظر است ... تو نامت نيستي، حتي نام تو آن است كه
تو نيستي، نام تو تنها يك برچسب است كه بدن فيزيكي تو را از بدن هاي ديگر تميز دهند ... تو شغلت نيستي، اين شغل يك گام است كه خود متعالي تو
. براي رسيدن تو به دارما برگزيده است ... و وقتي زمان آن فرا برسد، شغل ديگري را بر مي گزيند 1
تو دارنده اين همه اي ... تو بر اين همه ناظري ... تو پاره اي از خدايي ...